پر بازدیدترین
خبر های ورزشی
آمار سایت
امروز
-1
دیروز
-1
هفته
-1
ماه
-1
کل
-1
 
کد مطلب: 114760
تفسير ابعاد کارآمدي يک رئيس جمهور
تاریخ انتشار : 1393/01/01
نمایش : 708

در لابه لاي بيانات ارزشمند رهبر معظم انقلاب به خصوص بيانات اخير ايشان، واژه کارآمدي به عنوان يک ويژگي مهم براي نامزد رياست جمهوري، بسيار مورد تاکيد قرار گرفته است. کما اينکه به تأکيد ايشان «کساني وارد انتخابات شوند که نه تنها از توانايي بالايي در زمينه کشيدن بار مسئوليت کشور برخوردار باشند، بلکه صلاحيت هايي را هم که در قانون اساسى است و شوراى محترم نگهبان بر روى آنها تکيه خواهد کرد، در خودشان ملاحظه کنند و واقعاً وابسته و دلبسته‌ به نظام و قانون اساسى باشند». از نظر ايشان، « اداره مملکت، کار اجرايي کوچکي نيست، بلکه کار سنگيني است که بر دوش مجريان سطح بالا قرار مي گيرد. بنابراين، کساني به ميدان نامزدي بيايند که اين توانايي را در خود احساس مي کنند و کار اجرايي را بلدند». معظم له در همين زمينه معتقدند « ممکن است کساني که در سطوح ديگري کار مي کنند، بعضاً تشخيص ندهند که اداره کشور چقدر بار سنگيني است، بنابراين اشخاصي نامزد شوند که توان انجام دادن اين وظيفه را در خود مي بينند».

با وجود چنين حساسيتي در امر اداره کشور، وجود کارآمدي مهم ترين ويژگي يک مدير ارشد کشور مي باشد. لذا اين نوشته بر آن است تا يک بازخواني در رابطه با اصول کارآمدي يک مدير از ديدگاه امام علي(ع) و معمار پير انقلاب حضرت امام خميني (ره) داشته باشد تا هرچه بيشتر ابعاد آن براي آحاد مردم گشوده شود.

در انديشه سياسي امام خميني، اصول و شاخصه هاي کارآمدي دولت را مي توان در چند بخش تقسيم بندي کرد که کارآمدي اخلاقي، حقوقي، اقتصادي، مديريتي و سياسي از جمله موارد مهم آن به شمار مي روند. البته تقسيم بندي مذکور بدان معنا نيست که مباحث زيرمجموعه آن به طور کامل و دقيق مرتبط با همان بخش هستند، بلکه اساساً برخي از مباحث در ارتباط با چند حوزه هستند که در اين جا تنها در يکي از بخش ها ذکر شده است.

کارآمدي اخلاقي

1. فتح قلوب مردم: در انديشه امام خميني، «فتح قلوب» از اهميت بالايي برخوردار است. دولت ها اگر چه به راحتي مي توانند مملکت و ملتي را زير سلطه خويش بکشانند، اما هرگز نمي توانند دل هاي آنان را متوجه خويش کنند. «اي دولت ها، فتح مملکت که چيزي نيست، فتح قلوب مهم است».17

حکومت بر دل ها تنها راه اقتدار دولت هاست و کارآمدي و پايداري دولت ها نيز در صورتي است که ملت با تمام وجودش موافق با آن باشد «وقتي حکومتي پايه قدرتش به دوش ملت نباشد و ملت با قلبش با آن موافق نباشد، هر چه قدرتمند باشد هم نمي تواند پايداري کند».18

امام معتقدند در صدر اسلام، رمز چيرگي حکومت اسلامي بر امپراتوري هاي بزرگ، حکومت بر قلوب مردم بوده است. «حکومت صدر اسلام، حکومت بر قلوب بود و لهذا با جمعيت هاي کم بر امپراتوري هاي بزرگ غلبه کردند».19

اما اين که چه حکومت هايي بر قلوب مردم حکومت دارند، بنا بر ديدگاه امام، حکومت هاي مردمي، ملي، خدمت گزار، الهي، اسلامي و عادلانه همگي حکومت هايي هستند که حکومت بر قلوب مردم دارند.20

2. تزکيه دولتمردان: در حکومت اسلامي، حاکم و کارگزاران بايد از نظر اخلاقي خود را تزکيه کرده باشند. اصلاح و افساد کشور و حتي کشورها بستگي به رعايت يا ترک اين اصل مهم دارد. تزکيه دولتمردان اهميت بيشتري نسبت به تزکيه افراد عادي دارد.

تزکيه براي دولتمردان، براي سلاطين، براي رؤساي جمهور، براي دولت ها و براي سردمداران بيشتر لازم است تا براي مردم عادي. اگر افراد عادي تزکيه نشوند و طغيان پيدا کنند، يک طغيان بسيار محدود است. لکن اگر طغيان در کسي شد که مردم او را پذيرفته اند، اين گاهي يک کشور و گاهي کشورها را به فساد مي کشد.21

معيار ناميدن حکومتي با عنوان «حکومت اسلامي»، عمل و پاي بندي به اين اصل است، به طوري که شخصي يا اشخاصي که در رأس حکومت قرار دارند بايد خود را از حيث اخلاقي تزکيه کنند.

اگر آن کسي که در رأس حکومت است، خودش را اصلاح نکند و تابع قوانين اسلام نباشد، قوانين اسلام را در مملکت وجود خودش اجرا نکند، اين نمي تواند حکومت اسلامي باشد و حاکم اسلامي باشد.22

 

کارآمدي حقوقي

3. حاکميت قانون: قانون محور وحدت يک نظام سياسي محسوب مي شود. همه اديان، به ويژه دين مبين اسلام، براي ارائه و اجراي قانون در جامعه آمده اند و به سبب اهميت آن، همه انبيا، پيامبر اسلام، ائمه عليه السلام و خلفاي اسلامي خود را در برابر آن خاضع و تسليم مي دانستند. «از صدر عالم تا کنون تمام انبيا براي برقرار کردن قانون آمده اند و اسلام براي برقرار کردن قانون آمده است و پيغمبر اسلام و ائمه اسلام و خلفاي اسلام تمام براي قانون خاضع بوده اند و تسليم قانون بوده اند».23

عمل به قوانين جلو هرگونه اختلاف و بي نظمي را گرفته و جامعه را به سمت اهداف تعيين شده سوق مي دهد. بنابر ديدگاه امام، وجود اختلافات در جامعه ناشي از قانون شکني هاست. «اگر همه اشخاص و همه گروه ها و همه نهادهايي که در سرتاسر کشور هستند به قانون خاضع بشويم و قانون را محترم بشماريم، هيچ اختلافي پيش نخواهد آمد. اختلاف از راه قانون شکني ها پيش مي آيد».24

 

اسلام از آن جا که دين مترقي اي است، پيشرفته ترين قوانين را نيز دارد و عمل به اين قوانين معيار اسلامي بودن يک کشور به حساب مي آيد و در مقابل، مخالفت با آن قوانين مخالفت با اسلام

 محسوب مي گردد. «در کشوري که قانون حکومت نکند، خصوصاً قانوني که قانون اسلام است، اين کشور را نمي توانيم اسلامي حساب کنيم، کساني که با قانون مخالفت مي کنند، اينها با اسلام مخالفت مي کنند».25

 بنابراين امام معتقدند، هر کشوري که به قوانين اسلام عمل نمايد بدون شک از پيشرفته ترين کشورها خواهد شد».26

کارآمدي اقتصادي

4. اجراي برنامه اقتصادي اسلام: اجراي درست برنامه اقتصادي اسلام، ملت را در رفاه و آسايش قرار مي دهد. اگر ملت ايران تسليم احکام اسلام شوند و از دولت ها بخواهند برنامه مالي اسلام را با نظر علماي اسلام اجرا کنند. تمام ملت در رفاه و آسايش زندگي خواهند کرد».27

5. رياضت اقتصادي مسؤولان: اين مسأله در انديشه امام از اهميت ويژه اي برخوردار است. ايشان در سيره، عمل و گفتارشان، هميشه در تلاش بودند مسؤولان را به اين نکته توجه دهند که زندگي شخصي خويش را بايد با کم درآمدترين قشر جامعه سازگار کنند؛ شيوه اي که کاملاً منطبق با گفتار و عملکرد حضرت علي عليه السلام است.

 

ما آرزوي همچو حکومتي [حکومت حضرت امير عليه السلام ] داريم. يک حکومت عادل که نسبت به افراد رعيت علاقه مند باشد، عقيده اش اين باشد که بايد من نان خشک بخورم که مبادا يک نفر در مملکت من زندگي اش پست باشد، گرسنگي بخورد.28

 

اقناع و رضايت مردم يکي از نتايج مهم اين رفتار است. اگر مردم در کمبودها و مشکلات مسؤولان را نيز همراه و شريک خود بدانند طبيعتاً قانع شده و دست از شورش و عصيان بر مي دارند. با رعايت همين اصل مي توان کارآمدي دولت را تضمين کرد. «اگر يک حکومت و دستگاه هاي حکومت زندگي شخصي شان جوري باشد که مردم ببينند نزديک به زندگي آنهاست، مردم قانع مي شوند، مردم راضي مي شوند، عصيان تمام مي شود».29

 توجه و عمل نکردن به اين اصل، از عوامل مهم انحطاط و زوال دولت هاست.

 آن روزي که دولت ما توجه به کاخ پيدا کرد، آن روز است که بايد فاتحه دولت و ملت را بخوانيم. آن روزي که رئيس جمهور از آن خوي کوخ نشيني بيرون برود و به کاخ نشيني توجه بکند، آن روز است که انحطاط براي خود و براي کساني که با او تماس دارند پيدا مي شود. آن روزي که مجلسيان خوي کاخ نشيني پيدا کنند و از اين خوي ارزنده کوخ نشيني بيرون بروند،

 

آن روز است که ما براي اين کشور بايد فاتحه بخوانيم.30

 6. توجه به قشر کم درآمد: تمرکز دولت در برنامه ريزي اقتصادي بايد در طبقه ضعيف و کم درآمد و اقشار پايين جامعه باشد. «ما بايد براي اين طبقه کارگر و کارمند، که ضعيف هستند، طبقه اي که شما اينها را پايين مي دانيد در حالي که اينها از همه شما بالاتر و بلند مقام تر هستند، بايد دولت ها براي اينها کار بکنند».31

 دولتي که بر اساس مدل حکومتي امام علي عليه السلام اداره مي شود، بايد با تمام قدرت براي اين قشر دلسوزي و خدمت کند؛ امري که متأسفانه هميشه دولت ها به جهت رعايت نکردن اصل «رياضت اقتصادي مسؤولان» از آن غفلت مي کنند. «دولت واقعاً بايد با تمام قدرت آن طوري که علي عليه السلام براي محرومين دل مي سوزاند، دل بسوزاند. مثل يک پدري که بچه هايش اگر گرسنه بمانند، چطور با دل افسرده دنبال اين مي رود که آنها را سير کند».32

 

7. پرهيز از فشار بر مردم: اگر اسلام براي تأمين زندگي دنيا و آخرت مردم است، بايد نظام اسلامي به گونه اي باشد که مردم در آن احساس آرامش کنند. سختگيري و فشار، به ويژه در مقوله هاي اقتصادي، باعث دلسردي مردم و در نتيجه خارج شدن آنها از صحنه مي شود. «اگر دولت بخواهد مردم را در فشار قرار دهد، بازار را در فشار قرار دهد، بداند که فاتحه آن دولت هم خوانده خواهد شد».33 «ما بايد بسيار به فکر مردم باشيم و بر آنان سخت نگيريم که از صحنه خارج شوند».34

 در مقابل فشار و سختگيري، جلب نظر مردم از جمله امور لازم و ضروري است. «جلب نظر مردم از اموري است که لازم است. پيغمبر اکرم جلب نظر مردم را مي کرد، دنبال اين بود که مردم را جلب کند».35

 8. دولت محدود: اگر دولت بخواهد کارآمد باشد بايد از گسترش حوزه دولتي پرهيز کند. دولت با مشارکت دادن مردم در امور، مي تواند به عنوان نهاد نظارت کننده بر تمامي امور عمل کند. بر اساس ديدگاه امام، کشوري که در آن مالکيت دولتي فراگير باشد، به گونه اي که مردم از صحنه مالکيت کلان حذف شوند، آن کشور به بيماري مهلکي دچار شده است.

 دنبال اين نباشيد که هر چيزي را دولتي کنيد، دولتي کردن در يک حدودي است که معلوم است، لکن مردم را شرکت بدهيد، بازار را شرکت بدهيد.36

 دولت بي شرکت ملت و توسعه بخش هاي خصوصي جوشيده از طبقات محروم مردم و همکاري با طبقات

 مختلف مردم با شکست مواجه خواهد شد. کشاندن امور به سوي مالکيت دولت و کنار گذاشتن ملت، بيماري مهلکي است که بايد از آن احتراز شود.37

 9. امنيت اقتصادي: دولت اسلامي بايد امنيت سرمايه گزاري هاي اقتصادي، تجاري و توليدي مردم را تأمين کند.

 دولت اسلامي بايد مردم را در همه چيز مطمئن کند، در سرمايه هايشان، در کسبشان، در کارخانه هايشان، در همه چيز مردم در آرامش باشند و دولت ابداً نمي تواند به آنها تعدي بکند و نبايد تعدي بکند و اگر کسي تعدي کرد، تأديب خواهد شد.38

 

کارآمدي مديريتي

10. شايسته سالاري: بي شک کارآمدي دولت در پرتو شايسته سالاري آن به دست مي آيد و در ديدگاه امام نيز تنها راه شايستگي ملت و کشور، شايستگي دولت آن است.

 بدبختي و خوشبختي ملت ها بسته به اموري است که يکي از مهمات آن صلاحيت داشتن هيأت حاکمه است. اگر چنانچه هيأت حاکمه، کساني که مقدرات يک کشور در دست آنهاست، اينها فاسد باشند، مملکت را به فساد مي کشند، همه بعدهاي مملکت را رو به نيستي و فساد مي برند.39

تا دولت صالح نباشد مملکت صلاحيت پيدا نمي کند.40

يکي از راه هاي شايسته سالاري، گزينش مسؤولان از طبقات متوسط و پايين جامعه است.

اساس ادامه يک پيروزي و انقلاب در امري است که به نظر مي آيد در رأس امور واقع است، و آن اين که دولت، مجلس و کساني که در ارتش و سپاه هستند از طبقه متوسط و مادون باشند. مادامي که مجلس و ارگان هاي دولتي از اين طبقه تشکيل بشود، امکان ندارد يک دولت و قدرت بزرگ اوضاع را به هم بزند.41

 از ديگر راهکارهاي شايسته سالاري، گزينش نيروهاي متعهد و متخصص در دولت است. دولت براي کسب کارآمدي لازم در همه امور، بايد از افراد متعهد و متخصص در رشته هاي گوناگون استفاده کند. گزينش مديران در دولت يا هر نهاد ديگري بايد کاملاً منطبق بر اصول و ضوابط باشد. در ديدگاه امام مي توان به برخي از اين موارد، از جمله کارداني، تعهد، خدمت بهتر و در خدمت منافع ملت بودن اشاره کرد. اگر گزينش ها بر اساس روابط دوستي، آشنايي... باشد، طبيعتاً موجب ناکارآمدي دولت و آن نهاد مي گردد؛ البته دوستي و آشنايي اي موجب ناکامي و ناکارآمدي مي شود که بر اساس منطق، فکر و تأمل نباشد.

دولت بدون گزينش اشخاص متعهد و متخصص در رشته هاي مختلفه موفق نخواهد شد و دولتمردان در گزينش همکاران به کارداني و تعهد آنان و بهتر خدمت کردن آنها به کشور و در منافع ملت بودن تکيه کنند تا در پيش حق تعالي و ملت رو سفيد باشند، نه بر دوستي و آشنايي و حرف شنوي بي تفکر و تأمل که اين رويه موجب ناکامي در خدمت به کشور است. دوست خوب براي دست اندرکاران آن است که در پيشرفت امور محوله به آنان مؤثر باشد و در خدمت ملت باشد، نه در خدمت آنان. هر که و هر چه خواهد بود. دولتمردان از دانشمندان و متخصصان متعهد استمداد کنند تا راز موفقيت را به دست آورند.42

 

11. وجدان کاري: در حکومت اسلامي، دولتمردان، کارمندان، روحانيان، بازاريان، همه بايد وظايفي را که به آنان محول شده، به خوبي انجام دهند و در اين صورت است که مشکلات کشور حل مي شود.

 اگر يک مملکت کارمندش و دولتش و ملتش و روحانيتش و بازارش و همه چيز، وقتي هر کدام به آن وظايفي که خداي تبارک و تعالي محول کرده بر آنها، خوب عمل کردند، اين مملکت بعد از چندي همه اش درست مي شود.43

 وجدان کاري از عوامل مهم پشتيباني ملت از دولت است، چون «وقتي دولت خوب کار کند براي ملت، آنها هم پشتيبان اند».44

 

استعفاي مديران ناکارآمد، عملي صالح و عبادت به شمار مي رود.

 اي متصديان و دولتمردان از رده به اصطلاح بالا تا پايين، به هوش باشيد که در دو راهي سعادت و شقاوت قرار داريد. اگر به واسطه سوء مديريت و ضعف فکر و عمل شما، به اسلام و مسلمين ضرري و خللي واقع شود و خود مي دانيد و به تصدي ادامه مي دهيد، مرتکب گناه عظيمي و کبيره مهلکي شده ايد که عذاب بزرگ دامنگيرتان خواهد شد. هر يک در هر مقام احساس ضعف در خود مي کند، چه ضعف مديريت و چه ضعف اراده، از مقاومت در راه هواهاي نفساني، بدون جو سازي، دلاورانه و با سرفرازي نزد صالحان از مقام استعفا کند که اين عمل صالح و عبادت است.45

 

12. رسيدگي سريع به امور مردم: تجمل پرستي، اسراف و کاغذبازي اداري، يکي از عوامل مهم ناکارآمدي دولت محسوب مي گردد. اين عمل باعث طولاني تر شدن رسيدگي به امور مردم شده و در

 

نتيجه مردم را به پشتيباني از نظام و دولت دلسرد مي کند. «بايد تمام ادارات از تجمل پرستي و اسراف و کاغذبازي بپرهيزند و کار مردم را سريعاً انجام دهند».46

 13. اصلاح اداري: دولت براي بالا بردن رشد کارآمدي خويش نيازمند اصلاح اداري در مقاطع مختلف است. اين عمل از جمله اموري است که انجام ندادن به موقع آن باعث رشد معکوس کارآمدي دولت است. «اصلاح دولت و اصلاح ادارات و اصلاح جامعه و بازسازي، همه اينها بر دوش شما آقاياني است که در رأس امور هستيد و چنانچه همت نگماريد چه بسا که ما قدم را به واپس برداريم».47

 14. فساد زدايي: وجود فساد در جامعه و تعقيب و ترميم نکردن آن يکي از عوامل مهم زوال و انحطاط دولت است. «دولت و همه موظفند، وقتي فسادي واقع شد، اغماض نکنند، و همان يک مورد را از بين ببرند تا سرايت نکند تا اين که يک جمهوري به فساد کشيده بشود و يا در دنيا بد نام شود».48

 15. پرهيز از برخورد تکليفي با مردم: حکومتِ بر اساس تکليف و تکلف بر مردم يکي از عوامل جدايي مردم از دولت و مسؤولان است.

 اگر اين احساس پيش بيايد که من آن بالا هستم و ديگران بايد از من اطاعت بکنند و يک تکليفي است، و بخواهيد با تکليف و تکلف به مردم حکومت کنيد، اين باز به حالت سابقه بر مي گردد و مردم از شما جدا مي شوند.49

 

کارآمدي سياسي

 16. وحدت دولت و ملت: پاي بندي به اصل وحدت موجب سلامت و استحکام کشور مي شود و اين اصل زماني فرو مي پاشد که دولت کارنامه نامطلوبي داشته باشد. و در برابر، سلامت يک کشور در صورتي تضمين خواهد شد که همه اقشار جامعه، حکومت کنندگان و حکومت شوندگان، با يکديگر تفاهم و همدلي داشته باشند و از کار يکديگر پشتيباني و بر آن نظارت کنند. چنين کشوري طبيعتاً شکست ناپذير خواهد بود.

 اگر يک کشور بخواهد يک کشور سالمي باشد، بايد بين دستگاه حاکمه با ملت تفاهم باشد.50

 اگر يک مملکتي دولت و ملتش، ارتش و ملت، قواي انتظامي و ملت با هم شدند و هر دو احساس کردند که بايد خدمت به هم بکنند، يک همچو مملکتي و کشوري شکست نخواهد خورد.51

 منشأ همه گرفتاري ها در کشور، جدايي ميان دولت و ملت است. در صورت تحقق اين امر، فساد اقتصادي، اخلاقي، اداري، سياسي و ...، هم در ميان مردم و هم در ميان دولتمردان رشد يافته و باعث پوسيده شدن بدنه اصلي نظام مي گردد.

 جدايي دولت ها از ملت ها منشأ همه گرفتاري هايي است که در يک کشوري تحقق پيدا مي کند.52

 دولت و مردم نبايستي از يکديگر جدا باشند، اگر جدا شدند، ملت از گرفتاري دولت خشنود مي شود و مردم از ماليات و کار مي دزدند، ولي هرگاه يکي باشند، مردم گليم زير پاي خود را در مواقع لزوم مي فروشند و به دولت مي دهند تا رفع نياز دولت بشود.53

 در انديشه امام، حل مشکل جدايي ملت و دولت، در دست دولت هاست.

 

جدايي ملت از دولت بلکه رو در رو قرار گرفتن آنها، موجب ضعف آنها و گرفتاري دولت و ملت شده است، و تا اين مشکل راخود دولت ها رفع نکنند روي سعادت را نخواهند ديد و هميشه گرفتار دست خيانتکاران و اجانب خواهند بود.54

 اساساً قدرت ملي و مردمي، بالاترين قدرت هاست.

 اين يک اشتباهي از حکومت ها بوده است که خيال مي کردند که اگر قدرت هاي بزرگ را به دست بياورند، بهتر از اين است که قدرت ملت خودشان را به دست بياورند، و اين علاوه بر اين که يک خيانت به ملت ها بوده است، آن کاميابي که بايد براي يک انسان باشد و آن ارزشي که بايد براي يک انسان باشد اينها از دست داده بودند.55

 

17. مشارکت مردم: رمز موفقيت و کارآمدي دولت، برخورداري از مشارکت و حمايت همه جانبه تمام اقشار مردم است. دولت به تنهايي هرگز قادر به انجام دادن همه وظايفش نيست.

 من از شما خواستارم که به دولت کمک کنيد، و فقط اين نباشد که منتظر باشيد دولت همه کارها را بکند، دولت نمي تواند همه کارها را انجام بدهد، شماها بايد پشتيباني کنيد.56

 نمي شود که ملت کنار بنشيند و بگويد دولت همه کارها را بکند، يک همچو خرابه بزرگي را دولت به اين زودي ها، اگر قدرت ملت نباشد، نمي تواند آباد کند.57

 مشارکت و حمايت مردمي از عوامل مهم انحطاط ناپذيري حکومت هاست. «اگر مردم پشتيبان يک حکومتي باشند، اين حکومت سقوط ندارد. اگر يک ملت پشتيبان يک رژيمي باشند، آن رژيم از بين نخواهد رفت».58

 دولت ها در صورتي که به ملت خويش بها و اعتبار ندهند، طبيعي است که از حمايت مردمي برخوردار نخواهند بود. امروزه تنها راه موفقيت و کارآمدي دولت ها، برخورداري از حمايت مردمي و جلب رضايت آنان است.

 دولت ها خودشان را فرمانفرما و ولي امر و همه چيز مي دانند و براي ملت هيچ اعتباري قائل نيستند، از اين جهت از پشتيباني ملت محرومند.59

 ملت ها اگر با يک چيزي مخالفت کردند، دولت ها نمي توانند اجرا بکنند. امروز مثل سابق نيست که يک دولتي بيايد هر غلطي مي خواهد بکند، خير، بايد موافق اميال صحيحه ملت عمل بکند، نوکر ملت بايد باشد، نه آقاي ملت.60

 

يکي از جلوه هاي مشارکت مردمي، مشورت و مشاوره دولت با مردم و نمايندگان مردم است. تصميمات دولت هنگامي کارآمد است که همراه با مشورت و مشاوره با مردم يا نمايندگان آنان باشد. «در حکومت به طور قطع بايد زمام داران امور دائماً با نمايندگان ملت در تصميم گيري ها مشورت کنند و اگر نمايندگان موافقت نکنند نمي توانند به تنهايي تصميم گيرنده باشند».61

 

18. عدالت پروري: حکومت عادل مردم عادل پرورش مي دهد.

 اگر حکومت ها عادل باشند، کم کم مردم را به صورت خودشان در مي آورند.62

 آن کسي که به يک ملتي حکومت دارد، چنانچه عدالت پرور باشد، دستگاه او عدالت پرور خواهد شد، قشرهايي که به او مرتبط هستند به عدالت گرايش پيدا مي کنند، تمام اداراتي که تابع آن حکومت است، خواه نا خواه به عدالت گرايش پيدا مي کنند و عدالت گسترده مي شود.63

 بايد دولتي به وجود بيايد که با همه قشرها به عدالت رفتار کند، و امتياز بين قشرها ندهد، مگر به امتيازات انساني که خود آنها دارند.64

 حکومت عادل مي تواند تمام مصالح کشور را تأمين کند، در حالي که حکومت ظالم عامل تمام بدبختي هاي کشور است. «مفاسد از حکومت ها سرچشمه مي گيرد، حکومت عدل تمام مصالح کشور را تأمين مي کند و حکومت ظلم تمام بدبختي ها را براي يک ملتي ايجاد مي کند».65

 

19. انتقاد پذيري: حکومت اسلامي بايد انتقادات را تحمل و از آن استقبال کند. انتقادات از

 

دولت و عملکردهاي آن باعث رشد و بالندگي کارآمدي دولت خواهد بود «کوچک ترين فرد مي تواند آزادانه و بدون وجود کمترين خطر به بالاترين مقام حکومتي انتقاد کند و از او در مورد اعمالش توضيح بخواهد».66

 20. پرهيز از سياست بازي هاي گروهي: براي رسيدن به کارآمدي بايد از سياست بازي هاي گروهي پرهيز کرد. سياست صحيح اسلامي آن است که در کشور شيوه و فکر واحد حکومت کند.

 

دولتمردان با رويه و فکر واحد براي رسيدن به آنچه صلاح اسلام و کشور است به پيش روند و اين سياست صحيح اسلامي است و خداي نخواسته در سياست بازي هاي گروهي وارد نشوند که با ناکامي مواجه مي شوند.67

 

من از همه ارگان هاي دولتي و ملي و همه گروه ها مي خواهم که از گروه گرايي و دسته بندي و فرصت طلبي و هواهاي نفساني احتراز کنند و خود را در راه خدمت به ملت و خلق مستضعف قرار دهند و از راهي که ملت مي رود منحرف نشوند.68

 

علاوه بر اين، وحدت و همدلي ميان دولتمردان، کارآمدي و موفقيت دولت را بالا مي برد.

 سفارش دوم آن است که بين خودتان، بين وزرا، بين دولتي ها برادري باشد. شما براي اسلام مي خواهيد خدمت کنيد، نمي خواهيد که براي خودتان کاري بکنيد، شما مي خواهيد براي اين ملت محروم در طول تاريخ خدمت بکنيد، نمي خواهيد که جيب خودتان را پر کنيد.69

 

پي نوشت ها

17. امام روح اللّه خميني، صحيفه امام (تهران: مؤسسه تنظيم و نشر آثار امام، 1378) ج 1، ص 121.

18. همان، ج 7، ص 510.

19. همان، ج 14، ص 180.

20. همان، ج 7، ص 527 529.

21. همان، ج 14، ص 392.

22. همان، ج 8 ، ص 284.

23. همان، ج 14، ص 414.

24. همان.

25. همان.

26. همان، ج 5 ، ص 204.

27. همان، ج 1، ص 137.

28. همان، ج 6، ص 57.

29. همان، ج 7، ص 259.

30. همان، ج 17، ص 376.

31. همان، ج 7، ص 335.

32. همان، ج 18، ص 159.

33. همان، ج 17، ص 251.

34. همان، ج 19، ص 44.

35. همان، ج 17، ص 251.

36. همان، ج 19، ص 409.

37. همان، ج 19، ص 157.

38. همان، ج 17، ص 161.

39. همان، ج 5، ص 314.

40. همان، ج 6، ص 46.

41. همان، ج 16، ص 19.

42. همان، ج 19، ص 157.

43. همان، ج 9، ص 480.

44. همان، ج 17، ص 383.

45. همان، ج 19، ص 157.

46. همان، ج 6، ص 266.

47. همان، ج 15، ص 492.

48. همان، ج 16، ص 173.

49. همان، ج 13، ص 371.

50. همان، ج 8 ، ص 230.

51. همان، ج 9، ص 144.

52. همان، ج 9، ص 118.

53. همان، ج 1، ص 123.

54. همان، ج 9، ص 129.

55. همان، ج 14، ص 232.

56. همان، ج 6، ص 529.

57. همان، ج 10، ص 332.

58. همان، ج 8 ، ص 372.

59. همان، ج 11، ص 94.

60. همان، ج 15، ص 373.

61. همان، ج 5، ص 436.

62. همان، ج 5، ص 442.

63. همان، ج 9، ص 135.

64. همان.

65. همان.

66. همان، ج 5، ص 449.

67. همان، ج 19، ص 157.

68. همان، ج 12، ص 443.

69. همان، ج 18، ص 81.

 

 
 
 
ارسال کننده
ایمیل
متن
 
شهرستان فارسان در یک نگاه
شهرستان فارسان در يک نگاه

خبرنگار افتخاري
خبرنگار افتخاري

آخرین اخبار
اوقات شرعی
google-site-verification: google054e38c35cf8130e.html google-site-verification=sPj_hjYMRDoKJmOQLGUNeid6DIg-zSG0-75uW2xncr8 google-site-verification: google054e38c35cf8130e.html